♥●•لبخند عاشقانه•●♥
بــــی تــــــو . . . بهشت بره جهنـــم

حموم رفتن زمان ما :

میرفتیم تو حموم

یه شیرو باز میکردیم، دندونامون میریخت کف حموم از سرما!

اون یکیو باز میکردیم، مث آب سماور در حال جوش بود!

یه عر میزدیم از سوزش،

مامانمون مى زد پس کله مون که اذیت نکن، آروم بگیر

بعد با اون صابون زرد گنده ها

که مثه چرکِ خشکیده بود، میفتاد به جونمون

تا حدى که چشمامون از کاسه دربیاد!

یعنى ما از نظر مامانمون کثافتى بودیم

که میخوایم در مقابل نظافت مقاومت کنیم!

بعد یه جورى چنگ میزد موهامونو

که انگار داعش به شپشا حمله کرده

بعدش با شامپوى پاوه کل هیکلمونو غربال گرى میکردن!

بعد از همه اینا جان گُدازترینش کیسه کشیدن بود!

دو لایه از پوستمونو بر میداشتن،

فک میکردن چرکه! باز ادامه میدادن

بعدِ حموم صدتا لباس تنمون میکردن،

یه روسرى به کله مون، یه یقه اسکى هم روى همش

بعد از شدت کوفتگى و خستگى بیهوش میشدیم،

میگفتن: ببین چه راحت خوابیده

برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ یک شنبه 28 دی 1393برچسب:, ساعت 3:55 توسط محمد حسین

 از چپ به راست بخوانید


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ شنبه 27 دی 1393برچسب:, ساعت 3:31 توسط محمد حسین

تازگیایکی تو زندگیمه همش بهم میگه خانومم

.

.

.

.

.

.

.

اونم ناظممونه باورکنید هرروز صبح میگه:

خانومم مقنعتو بکش جلو

خانومم مقنعتو سر کن

خانومم دیگه دست به ابروت نمیزنی

خانومم شلوغ نکن

خانومم زنگ خورد بفرمایید پایین

یعنی اشک توچشام جمع میشه از این همه محبت


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ پنج شنبه 25 دی 1393برچسب:, ساعت 3:25 توسط محمد حسین

لامصب چه چشایی داره

از سگ و گرگم گذشته فک کنم...


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ پنج شنبه 25 دی 1393برچسب:, ساعت 3:23 توسط محمد حسین

مَن حر فامو یـﮧ بار میزَنمـ

 دفعـﮧ بّعد میامـ ←سَر خاڪـ → بِهت سَر میزنَمـ✔


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ پنج شنبه 25 دی 1393برچسب:, ساعت 3:21 توسط محمد حسین

 

طرف اینقدر گفت ما اینیم ما اینیم

 

.

 

.

 

.

 

حالا هروقت به اینمون نگاه میکنیم فکر میکنیم اونه


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ پنج شنبه 25 دی 1393برچسب:, ساعت 3:20 توسط محمد حسین

+18

بدو  ادامــــــــــــــه مطلــــــــــــــــــــــب

که از دستــــــــــــــــــت رفــــــــــــت


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ پنج شنبه 25 دی 1393برچسب:, ساعت 3:19 توسط محمد حسین


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ پنج شنبه 25 دی 1393برچسب:, ساعت 3:17 توسط محمد حسین

 

 یادش بخیر قبلنا جنسیت جوونها دو دسته بود :


1
-دختر خانوما ، ۲-آقا پسرا
الان باید یک دسته دیگه هم اضافه کنیم :
۳-پسر خانوما !
این دسته سوم جدیدا خیلی بیشتر از اون دو دسته قبل شدن :|


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ پنج شنبه 25 دی 1393برچسب:, ساعت 3:16 توسط محمد حسین

 

یاد کن که عشق نمی پرسه اهل کجایی

فقط میگه توی قلب من زندگی کن

عشق نمی پرسه چرا دور هستی

فقط میگه همیشه با من هستی

عشق نمیگه دوستم داری 

فقط میگه ♥ دوستت دارم ♥


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ پنج شنبه 25 دی 1393برچسب:, ساعت 3:12 توسط محمد حسین

نــعــره هــیچ شــیــری خانه چــوبــی

را خــرابــ نــمیکند

مــــن از ســکوتـــ

موریــانــه می ترســـم


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ جمعه 19 دی 1393برچسب:, ساعت 4:13 توسط محمد حسین

 

روزگاری جاده ای بودم

جاده ای غرق تردد

جاده ای کز رفت و آمد لحظه ای خالی نمیشد

 

من که بسیاری غریبان را به آبادی رساندم

 

عاقبت خود ماندم و ویرانه تنهاییم


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ جمعه 19 دی 1393برچسب:, ساعت 4:6 توسط محمد حسین

مراقـــب حــــرف هايتـــان باشيـــد !


وقــــتي زده شدنـــــد ،

فقـــــط قابـــــل بخشش هستنـــد . . .

نـــــــــــه فرامــــــوش شــــــدن !
 
 

برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ جمعه 19 دی 1393برچسب:, ساعت 3:46 توسط محمد حسین


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ جمعه 19 دی 1393برچسب:, ساعت 3:37 توسط محمد حسین

کــــــآَش دنیـــــــایی باشــــد...


"مـــــــــــــــن " داشـــــته بــــآشد


"تــــــو " داشـــــته باشـــد


و ـــــــ فاصله ــــــ نداشــــته بــــاشد.


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ شنبه 13 دی 1393برچسب:, ساعت 3:37 توسط محمد حسین

دلـم یـک خیـابــان میخواهد...


که بشود باتو قدم زد...


جایی که مردمش زبان مارا بلد نیستند...


من به زبان خودمانی...


هی بگویم دوستت دارم


و عابــران درگیـــر این کنجکاوی باشند... 


مـن چه می گویــم که تــو


"اینـــــــطور میــخنــدے"...



برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ شنبه 13 دی 1393برچسب:, ساعت 3:36 توسط محمد حسین

یه کم عشــــق...


یه ذره مــــــــــــهربونی...


هر چه قدر دوست داری شـــــــــیطنت...


اما ، با صــــــــداقت...


امتحان کن، خوشــــــبختی همینه ^_^



برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ شنبه 13 دی 1393برچسب:, ساعت 3:36 توسط محمد حسین

هـوای دو نـفـره داشـتـن…


نـه ابـر مـی خـواد…


نـه بـارون…


نـه يـه بـعدازظـهـر پـائـیـزی….


فـقـط كـافـيـه حـواسـمـون بـه هـم بـاشـه!


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ شنبه 13 دی 1393برچسب:, ساعت 3:35 توسط محمد حسین

چقــــدر کــم تـوقــع شــده ام ....



نـــہ آغـوشتـــــــ را مــے خـواهـــم ،



نــــہ یکـــــــ بوســـہ..!

 


نــــہ حتـــے بــودنتـــــــــ را ...

 


همیـــن کـــہ بـیایــے و از کـنـــارم رد شــوے کــافـــے استــــــــــ ...

 


مــــــرا بـــہ آرامـش مـــے رسانــد حتــے،

 


اصطکـــاکــــــــ سایـــہ هایمـــان. . .



برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ شنبه 13 دی 1393برچسب:, ساعت 3:34 توسط محمد حسین

 نون و پنیر و شلغم

ای سایتتون تو حلقم

دکتر شریعتی درحال عبور از سایت ما


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ سه شنبه 9 دی 1393برچسب:, ساعت 5:12 توسط محمد حسین

 

 کلیپ خاطره ای از 5 دی(حتما ببینید)

لینک دانلود

کلیک کنید

hw1.asset.aparat.com/aparat-video/6f1b174fbe8b479429e5e79a19c893a664534__98440.mp4

 ____________________________________________________

  داغ داریم نه داغی كه بر آن اخم كنیم



مرگمان باد كه شكواییه از زخم كنیم


مرد آن است كه از نسل سیاوش باشد


"عاشقی شیوه‌ی مردان بلا كش باشد "


چند قرن است كه زخمی متوالی دارند


از كویر آمده‌ها بغض سفالی دارند


بنویسید گلوهای شما راه بهشت



بنویسید شهر مرا خشت به خشت



بنویسید زنی که زنبیل نداشت...



پسری زیر زمین بود و پدر بیل نداشت...


بنویسید که با عطر و وضو آوردند ...


نعش دلدار مرا لای پتو آوردند ...


بنویسید كه بم مظهر گمنامی‌هاست



سرزمین نفس زخمی بسطامی‌هاست



یازدهمین سالروز عزیزان از دست رفته


سانحه دلخراش زلزله 5 دی شهرستان بــــم تسلیت باد

 

 


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ جمعه 5 دی 1393برچسب:, ساعت 1:25 توسط محمد حسین
امروز خسته از سر کار
 

 برگشتم خونه خودمو پرت کردم رو مبل،
 
داداشم پا شد رفت یه لیوان آب برام آورد
 
با تعجب گفتم چی شده مهربون شدی؟؟!!!
 
گفت امروز تو کلاس دینی گفتن:
 
یه نفر به یه سگ خسته آب داده رفته بهشت


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ یک شنبه 30 آذر 1393برچسب:, ساعت 18:51 توسط محمد حسین

ﺍﮔــــﻪ ﻋـﺸــــﻖ ﻫـﻤـﯿـﻨــــــﻪ . . .
 
 
ﺍﮔـــــﻪ ﺯﻧـــﺪﮔـــﯽ ﺍﯾــﻨــــــﻪ . . .
.
.
.
.
.
.
.
.
ﯾـــﮑــــﯽ ﺑـﻠـﻨـــﺪ ﺷـــــﻪ ﺭﻭ ﺟـﻔـﺘــــﺶ ﺑـــﺮﯾـﻨــــــﻪ ! 

برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ یک شنبه 30 آذر 1393برچسب:, ساعت 18:42 توسط محمد حسین

بهشت اونقدرام که میگن خوب نیستا.... ............

فکرشو بکن همه پیامبرا و اماما نشستن

تو میخوای پاهاتو دراز کنی آدم روش نمیشه.

من که میرم جهنم پیش هایده اینا..
برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ یک شنبه 30 آذر 1393برچسب:, ساعت 18:36 توسط محمد حسین

 ﭘﺪﺭﯼ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﻭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﻟﺤﻈﺎﺕ ﻋﻤﺮ ﭘﺴﺮﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩ 

ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﻪ ﺗﻨﻬﺎ ۱ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ…

ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯿﺪ ﺩﺳﺖ ﺑﺰﻧﯿﺪ…؟

ﺁﯾﺎ ۱ ﺩﺳﺖ ﺻﺪﺍ ﺩﺍﺭﺩ…؟

ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﺸﮑﻦ ﺯﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﻟﺤﻈﺎﺕ ﺯﻧﺪﮔﯽ فهمید 

چه گوساله هایی تحویل جامعه داده…


برچسب‌ها: ادامه مطلب
+ یک شنبه 30 آذر 1393برچسب:, ساعت 18:35 توسط محمد حسین
solid" height=46 width=147 classid=clsid:6BF52A52-394A-11D3-B153-00C04F79FAA6>

ساخت کد موزيک آنلاين